نگارستان

نگارستان

۰۱:۱۵۲۲
اسفند

در قسمت قبل، اجمالاً به معنای نفوذ فرهنگی و نسبتش با «امنیت فرهنگی» و «تعامل فرهنگی» اشاره شد. بعلاوه بر این نکته تأکید شد که نفوذ فرهنگی پدیده­ای شاخ و دم­دار نیست؛ و در زندگی روزمره هریک از ما می ­توان مصادیق فراوانی از نفوذ فرهنگی را مشاهده کرد، که همگی در اثر تعاملی فرهنگی به ­وجود آمده ­اند. در پایان مطالب بخش گذشته، این پرسش مطرح شد که نوع مواجهه درست با نفوذ فرهنگی چیست؟ آیا نفوذپذیری فرهنگی ذاتاً چیز بدی است و باید جلوی آن گرفته شود یا نه؟ پیش از آنکه به این پرسش­ پاسخ دهم، لازم است، مفاهیم تعامل و نفوذ فرهنگی را با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار داده و ابعاد مختلف آنها را مورد موشکافی و تدقیق قرار دهیم.

همان­ گونه که در یک تعامل سیاسی رسمی و دیپلماتیک (مانند مذاکره)، نوعی بده- بستان اتفاق می ­افتد؛ و دو طرف تعامل چیزهایی را می­ دهند، و چیزهای دیگری را بدست می ­آورند، در یک تعامل فرهنگی نیز نوعی دیگر از بده- بستان که از جنس عناصر و مؤلفه ­های فرهنگی است اتفاق می ­افتد؛ با این تفاوت مهم که تعامل فرهنگی، عمدتاً غیر رسمی و عمومی است. بعبارت دیگر در تعامل فرهنگی، هیچ­ گونه سند یا تفاهم­ نامه رسمی امضا نمی­ شود؛ اما اصل بده- بستان حتی به­ صورت ناخواسته و ناخودآگاه سر جای خود هست. نفوذگری و نفوذپذیری فرهنگی هم ناظر به همین بده- بستان­ ها است. نکته­ دیگری که در اینجا اهمیت دارد این است که وزن داده­ ها و ستانده­ ها در یک تعامل فرهنگی لزوماً یکسان نیست؛ و چه بسا یکی بر دیگری کاملاً غلبه داشته باشد. مثلاً آنچه با عنوان «امپریالیسم فرهنگی» مطرح بوده است، ناظر به همین مسئله است که نفوذ فرهنگی به جریانی یک­ طرفه از سمت کشورهای توسعه­ یافته به سوی کشورهای توسعه­ نیافته تبدیل شده است. متأسفانه مجال توضیح بیشتر این موضوع در اینجا وجود ندارد و شاید در فرصتی دیگر آن­را پی بگیریم.

مسئله دیگر در این رابطه آن است که تعامل فرهنگی به شکل­ های مختلفی اتفاق می­ افتد. در این میان می ­توان سه نوع مهم تعامل فرهنگی را از هم تفکیک کرد: یکی تعامل «رو در رو» و «چهره­ به چهره»؛ دیگری تعامل رسانه ­ای؛ و سوم تعامل برخط (آنلاین) یا اینترنتی. تعامل چهره به چهره می­ تواند در قالب­ های مختلفی از جمله تجارت، توریسم، مهاجرت و... محقق شود. مثلاً «پیاده­ روی اربعین» در عراق فرصتی است برای تعامل فرهنگی رو در رو و چهره به چهره مردم با فرهنگ­ های مختلف از سراسر جهان؛ که زمینه را برای بده- بستان­ های فرهنگی یا همان نفوذگری و نفوذپذیری فرهنگی فراهم می­ کند. شاید بتوان این­ گونه گفت که این نوع از تعامل، علیرغم سنتی­ بودن به نسبت دو نوع دیگر، از «عمق و ژرفا»ی بیشتری برخوردار است؛ که در نتیجه بر «تأثیر و استحکام» نفوذ فرهنگی می ­افزاید. اما دو نوع دیگر تعامل فرهنگی از «دامنه» وسیع­ تری نسبت به نوع اول برخوردار هستند؛ که در نتیجه بر «وسعت و شمولیت» نفوذ فرهنگی افزوده می ­شود.

شاید این سؤال برایتان پیش آمده باشد که چرا تعامل رسانه ­ای را از تعامل اینترنتی جدا و متمایز دانسته ­ام؟ پاسخ این است که تعامل رسانه­ ای در اینجا ناظر به وسایل ارتباط جمعی مانند تلویزیون است؛ که «مخاطبان» گسترده ­ای داشته، و مخاطبان فاقد امکان کنش متقابل نسبت به محتوا و پیام آن می ­باشند. در حالی که در تعامل اینترنتی، «کاربران» در تولید و تبادل پیام، فعالانه نقش دارند. یکی از مهمترین انواع تعامل رسانه ­ای مشاهده فیلم­ها و سریال­های خارجی است. مثلاً هرآنچه ما از فرهنگ مردم کره جنوبی می ­دانیم، و شاید در مواردی به آن گرایش پیدا کرده باشیم، برگرفته از سریال­های کره ­ای است که از شبکه ­های مختلف صدا و سیما در سال­های اخیر پخش شده است. نکته پایانی در این بخش اینکه به­ واسطه رشد و گسترش چشمگیر تعاملات رسانه­ای و اینترنتی، نوعی در هم­ تنیدگی فرهنگی را می ­توان مشاهده کرد. این موضوع در ابعاد مختلف زندگی روزانه ما از جمله آموزش، ورزش، تفریح و سرگرمی، خوراک، پوشاک و... قابل رؤیت است. تفصیل آن بماند برای بخش­های بعدی. إن شاء الله.

محمد ساجد هاشمی
۱۲:۴۰۲۰
اسفند

نفوذ واژه­ ای آشنا در این روزهای به ­اصطلاح «پسابرجام» است. یکی از مهمترین انواع نفوذ، «نفوذ فرهنگی» است. نفوذ فرهنگی ذیل موضوعی کلان­ تر با عنوان «امنیت فرهنگی» تعریف می­ شود. امنیت فرهنگی ناظر به «بقا» و «ارتقا»ی فرهنگی بوده، و از این جهت دارای دو بعد اساسی است: یکی «نفوذگری فرهنگی» و دیگری «نفوذ پذیری فرهنگی». بر این اساس، مسأله اصلی در حوزه امنیت فرهنگی آن است که «چه کنیم تا باقی بمانیم (و به بقای فرهنگ خود کمک کنیم) و اینکه چگونه نفوذ خود را به لحاظ فرهنگی توسعه دهیم و ارتقا ببخشیم.  

بحث نفوذگری و نفوذ پذیری در حوزه فرهنگ، برخاسته از مبحث مهم دیگری با عنوان «تعامل فرهنگی» است. به عبارت دیگر طی فرایند تعامل است که نفوذ فرهنگی موضوعیت پیدا می­ کند. این تعامل می­تواند شکل­ های مختلفی داشته باشد. اگر صدسال پیش به قبل، تعامل فرهنگی تنها از راه سفر جهانگردان و سیاحان خارجی به کشور یا بالعکس معنا داشت، امروز بواسطه رشد رسانه­ ها و فناوری ­های ارتباطی و اطلاعاتی، همیشه و همه ­جا می­توان ردی از تعامل فرهنگی را مشاهده کرد.

تعامل و نفوذ فرهنگی موضوع پیچیده و عجیب و غریبی نیست. برای اینکه به این باور برسید که تعامل و نفوذ فرهنگی تا چه حد در زندگی ما جریان دارد؛ نگاهی به زندگی روزمره خود بیندازید. مثلاً بیایید نگاهی داشته باشیم به آنچه در روز می ­خوریم! اگر از پدران و مادران خود بپرسید که در کودکی­ و نوجوانی ­شان چه غذاهایی می­ خوردند، اثری از ماکارونی، پیتزا، لازانیا، پاستا، سوسیس، کالباس، همبرگر، فلافل و... نخواهید یافت. این نوع از غذاها که امروزه برای ما کاملاً اپیدمیک شده ­اند، کی و طی چه فرایندی وارد جامعه و فرهنگ ما شدند؟ پاسخ این است که هرکدام از این خوارکی­ها، در اثر تعامل ما با دیگر فرهنگ ­ها به جامعه وارد شده­ اند. مثلاً پیتزا، لازانیا، پاستا و... نتیجه تعامل فرهنگی ما با ایتالیایی­ ها بوده است. یا همبرگر در نتیجه تعامل فرهنگی ما با امریکایی ­ها وارد شده است. البته اینکه می ­گویم «ما»، منظورم همه مردم نیست؛ بلکه افراد درگیر در یک تعامل فرهنگی ممکن است محدود باشند، اما نتیجه این تعامل که نفوذگری یا نفوذپذیری است، به تدریج می­تواند ابعاد بسیار وسیعی پیدا کند.

بر اساس آنچه در بالا گفتم، ما در زندگی روزمره خودمان می­ توانیم به مصادیق فراوانی از نفوذ فرهنگی برسیم که هریک در اثر نوعی تعامل فرهنگی وارد جامعه و فرهنگ ما شده­ اند. در اینجا می­ خواهم این نتیجه را بگیرم که تعامل و نفوذ فرهنگی در جامعه امروز امری اجتناب ­ناپذیر است. ما نمی­ توانیم به دور مرزهای فرهنگی خودمان که به شکل بسیار وسیعی با دیگر فرهنگ ­ها گره خورده و در هم ­تنیده شده است دیوار و حصار بکشیم. بنابراین سخن گفتن از نفوذ فرهنگی به ­شکلی که آنرا ماهیتاً تهدیدی علیه امنیت فرهنگی خود بشناسیم، اشتباه به نظر می­رسد. به دیگر بیان این نوع مواجهه با مسئله نفوذ، با توجه به تغییرات و تحولات شگرفی که در جامعه امروز رخ داده است، ما را بسیار شکننده و آسیب ­پذیر می ­سازد. اما نوع درست مواجهه با مسئله نفوذ فرهنگی چیست؟ به این سؤال در بخش ­های بعدی پاسخ خواهم داد. 

 

محمد ساجد هاشمی
۱۹:۰۶۲۲
خرداد


یکشنبه این هفته آقای دکتر روحانی گفتند: "تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک ها احیا شوند"

از آن روز تا همین الآن (در این مدت کم) به شکل کم سابقه ای، انبوهی از پیام ها با برچسب #اگه_تحریم_ها_برداشته_بشه یا #تحریمیم_میفهمی در فضای مجازی در حال رد و بدل شدن است که طیف این پیام ها از لطیفه و جک گرفته تا روضه اباعبدالله (ع) تنوع جالب توجهی دارد.

این پیام ها هرچه که باشند، ترجمان افکار عمومی است از سخن رئیس جمهورشان، که البته از منظر "الگوی جریان دو مرحله ای ارتباطات" نقش رهبران افکار )همچون دکتر سلام و...) در ترجمه بعضا عوامانه این سخنان برای افکار عمومی بسیار قابل ملاحظه است.

در اینجا یک پرسش این است که آیا برداشت مردم از سخنان رئیس جمهور (به مثابه پیام) با نیت ایشان همخوانی دارد یا نه؟ البته این سؤالی است بیهوده و سخیف! چون بالأخره "متن"، مرجع است و نیت مؤلف تنها برای خودش محترم است و بس!!

حال این پرسش را از منظری دیگر مطرح میکنم. نمیدانم آقای رئیس جمهور با "نظریه دریافت" آشنایی دارند یا خیر، اما مطمئنم مشاور فرهنگی ایشان استاد این مباحث اند و مهمتر آنکه ایشان دغدغه ای جدی در حوزه ارتباطات سیاسی داشته و دارند.





به همین خاطر روی سخن خود را متوجه استاد گرانقدر آقای دکتر آشنا کرده و این پرسش ها را از محضر ایشان جویا می شوم:

1. در مواجهه و ادغام افق فهم خواننده (مردم) با افق فهم متن (مثلا سخنان رئیس جمهور) چه معنا یا معانی خاصی تولید میگردد؟ این معانی چه نسبتی با نظام رمزگان دولتی دارد؟

2. رمزگشایی پیام رئیس جمهور و دیگر دولتمردان توسط مردم در کدامین چارچوب گفتمانی صورت می گیرد؟ به همین نسبت رمزگذاری پیام در کدام چارچوب گفتمانی شکل می گیرد؟ نسبت این دو یا چند گفتمان با هم چیست؟ خوانش مرجح در هریک از این گفتمان ها کدام است؟

3. مقاومت در برابر نظام رمزگان دولتی توسط چه کسانی، چرا، و چگونه صورت می گیرد؟

4.  فضای مجازی و شبکه های اجتماعی چه تأثیری در برساخت معنا توسط مخاطبان داشته است؟

5.  آیا نباید تجدید نظری جدی در پیکره بندی فضای گفتمانی حاکم بر ارتباطات سیاسی موجود صورت گیرد؟

6. و نهایتا اینکه نقش حضرتعالی بعنوان مشاور فرهنگی رئیس جمهور و مسئول مرکز بررسی های راهبردی ریاست جمهوری در این زمینه چیست؟

محمد ساجد هاشمی
۲۰:۰۱۰۳
بهمن

پیام مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا را می توان به عنوان محور و رکن اصلی یک «فرایند»، در دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران بر ضد «اسلام هراسی» غرب در نظر گرفت. بر این اساس، اگرچه این نامه مهمترین بخش این فرایند به شمار می آید، اما همه کارها در آن خلاصه نمی شود.

اکنون اگر هدف اصلی و اساسی ما این باشد که پیام صادر شده از سوی رهبری، بیشترین مخاطب را با بالاترین سطح اقناع و تأثیرگذاری داشته باشد، مسائل مهمی مطرح می گردد، که باید بعنوان حلقه های مکمّل این زنجیره به آنها پاسخ داده شود:

1.       مخاطبان، چه تصویری از منبع پیام (آیت الله خامنه ای) دارند؟

2.       مخاطبان چگونه این پیام را برای خود رمزگشایی می کنند؟

3.       چه عواملی، به شکل بالقوه یا بالفعل، می تواند در این فرایند ارتباطی ایجاد خلل (پارازیت) کند؟

4.       آیا این پیام می تواند سرآغاز گفت و گو و ارتباطی میان فرهنگی باشد؟ این امر نیازمند چه بستر و زمینه هایی است؟

5.       فضای مجازی و تعاملات چندرسانه ای برخط در بستر اینترنت، چه فرصت هایی را در جهت غنای محتوای پیام مزبور فراهم می کند؟    

....

به نظر شما پاسخ به این پرسش ها، وظیفه چه کسانی است؟ و به طور کلی چه کسانی در ارتباط با پیام رهبری مسئول اند؟




محمد ساجد هاشمی
۱۵:۳۷۰۴
آذر

«مطالعه تأثیر رسانه بر مخاطبان در پرتو رئالیسم تعاملی علامه طباطبایی و نظریه برساخت­گرایی اجتماعی»


 (یادداشتی از محمدساجد هاشمی برای درس سمیناری نظریه های فرهنگ و ارتباطات؛‌ جلسه اول با موضوع نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی)

مقدمه

نظریه ­های مربوط به تأثیر پیام ارتباطی در رسانه ­ها و وسائل ارتباط جمعی دارای گستردگی و اهمیت قابل توجه در قلمرو ارتباطات است. سیر تحول نظریه ­های تأثیر حاکی از تغییر مفهوم­سازی از تأثیرات رسانه­ ها در طور سال­ هاست: تأثیر مطلق، تأثیر محدود، تأثیر قدرتمند، تأثیر حاصل از مذاکره و توافق. تأثیر مطلق مربوط به دوره آغازین مطالعات و پژوهش ­های ارتباطات جمعی است و در سال­های میانه دو جنگ جهانی برتری داشت. نظریه تزریقی یا گلوله جادویی محصول این زمان است.

محمد ساجد هاشمی
۲۱:۵۵۰۵
تیر

محمد ساجد هاشمی
۱۵:۳۹۱۲
خرداد

اریش فروم

کتاب «زبان از یاد رفته» اریش فروم را باز کردم. و این اولین جملاتی بود که در ابتدای این کتاب توجه مرا به شدت به خود جلب کرد:

رؤیایی که مفهوم آن درک نشود مانند نامه ­ای است که باز نشده باشد. تلمود

خواب لباس شرایط زندگی را از تن ما به­ در می­کند و ما را با چنان آزادی وحشتناکی مجهز می­ سازد که هر خواستی به سوی عمل پیش می جهد. انسان دانا کسی است که رؤیاهای خویش را به خاطر خودشناسی بخواند، ولی توجه او نباید به جزئیات باشد بلکه باید کیفیت رؤیا را در نظر بگیرد. امرسون

محمد ساجد هاشمی
۰۱:۳۲۰۴
خرداد


این اولین فیلمی بود که از هیچکاک می دیدم. هیچکاک به یک اسطوره در تاریخ سینما تبدیل شده است، و این فیلم یکی از بهترین آثار او به شمار می رود. او صرفاٌ یک کارگردان معمولی نبود، و همین مسأله او را از تمام کارگردان های قبل و بعد خودش متمایز می کند. او خلاق بود، و به غنای دانش فیلمسازی کمک شایانی کرد.

محمد ساجد هاشمی
۰۰:۵۷۰۴
خرداد


علاقه من به مشاهده این فیلم، بیشتر از این جهت بود که یکی از دو جایزه اسکار «مارلون براندو» بعنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد، مربوط به این فیلم می شد. از بازی او شروع می کنم، که واقعاً عالی و بی نقص بود. عالی بود چون کاملاً عادی نقش آفرینی می کرد. به قول خودش، حسی را که شخصاً تجربه نکرده بود، به نمایش در نمی آورد. اما جدای از بازی براندو، «در بارانداز» فیلم پر و بال داری نبود. یک داستان معمولی و به شدت کم تعلیق. گره اصلی فیلمنامه این بود که «قاتل جوئی کیست؟» که نه این سؤال پیچیده بود، و نه یافتن پاسخ آن نیازمند فکر زیادی بود.

محمد ساجد هاشمی
۱۹:۲۹۳۰
فروردين

دیپلماسی عمومی کره شمالی در دوره معاصر؛

تحلیل محتوای وب­سایت انگلیسی روزنامه «رودونگ سین­ مون»

تحقیقی از «محمدساجد هاشمی» برای درس ارتباطات بین المللی و میان فرهنگی

مقدمه

امروزه ارتباطات بین­ المللی، هم در حوزه نظری و مطالعاتی و هم در حوزه کاربرد و پیاده­ سازی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در میان حوزه­ های مختلفی که ذیل ارتباطات بین­ المللی مطرح می­ باشد، موضوع دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، بیش از سایر بخش­ها مورد توجه قرار گرفته است. مهد تحقیقات و مطالعات اولیه در باب دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا است. همچنین این کشور به لحاظ بهره ­گیری از ابزارهای گوناگون دیپلماسی عمومی در جهت نفوذ و اعمال قدرت نرم بر جوامع هدف خود، در صدر قرار دارد. این بدان معنا نیست که کشورهای دیگر و بخصوص کشورهای کمتر توسعه یافته و یا درحال توسعه، از این ابزارها بهره نمی­ گیرند. از آنجایی که در عصر ما، مردم و افکار عمومی از قدرت بالایی در جهت دادن به سیاست­های کلان دولت ­هایشان برخوردار شده­ اند، منفعت هر دولتی اقتضا می­ کند تا در حد امکان و توان خود از ابزارهایی همچون رسانه­ های مکتوب، صوتی و تصویری برای نفوذ و اقناع مردم جامعه هدف، استفاده کنند.


محمد ساجد هاشمی
۱۵:۱۹۱۷
فروردين

یادمان باشد

هر پسمانده ای که به زمین می اندازیم، قامت یک نفر را خم می کند


محمد ساجد هاشمی
۱۹:۲۰۱۰
فروردين


شخصیت پردازی

 

·         یک داستان دراماتیک داستانی است درباره آدم ها؛ درباره کنش ها و واکنش های آنها

·         وقتی در فیلمنامه نوشتن، درباره شخصیت ها فکر می کنید نباید در گذشته آنها غرق شوید. (چراکه این قاتل تعلیق در فیلم است)

·         در توصیف یک شخصیت به جای پرداختن کلیشه ای و خسته کننده به بیوگرافی و گذشته آنها می توانید چیزهایی از شخصیت درونی آنها را با توجه به نیاز قصه به داستان اضافه کنید. (چیزهایی مثل: قدرت یا ضعف؛ ساده لوحی یا هوشمندی؛ و...)

·         وقتی می خواهید شخصیت های داستان خود را خلق کنید، بهتر است ابتدا به این چهار سؤال فکر کنید:

o        آنها چندسال دارند؟

o        برای امرار معاش چه می کنند؟ (شغلشان چیست)

o        روابط احساسی و میان فردی شان چگونه است و چه کیفیتی دارد؟

o        وضعیت مالی و اقتصادی شان چگونه است؟

محمد ساجد هاشمی